زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
بـیا که خـشـکی لبهـات داده آزارت بیـا بـنـوش لـبـم را مگـر شود یـارت برای نـام تـو ابـرو گـره زدند، عـلی فزونتر از همگان، کوته است دیوارت عنان اسب بگیر و به این طرف برگرد که نیست در صف دشمن یکی هوادارت نیامـدنـد طـوافـت، که دورهات کردند سـوارهها هـمگی گـشتـهاند پـرگـارت همین که لشکـرِ نامـرد با هم آمـدهاند نشـان مـردیِ تو شـد نـشـان ایـثـارت به خـط نـیـزۀ کـوفی چـقـدر پاشـیدی عـمـودها همه پـیـچـیـدهاند طـومارت حریف نیـزه شدم، داغ تو زمـیـنم زد ببین که تا به کجاها کشیده شد کارت برای بردن تو این دو دست کافی نیست بگو چگونه از اینجا حـسین بردارت پس از تو وایِ بر این خاک، اف بر این دنیا مگر که دهر ببیند به خواب، تکرارت در انتظار تو پیغـمبر است پـروا کن عـصایِ پـیـری لـیلا خـدا نگـهـدارت |